دکتر محمد مصدق در زمان انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، اگر چه از حکومت قاجار مأیوس بود با توجه به این که میدانست رضا شاه حکومتی برمبنای دیکتاتوری ایجاد میکند، با این کار مخالفت کرد و بعد از آن یکی از منتقدین سرسخت رضاشاه بود.در زمان حکومت رضاشاه، مصدق زندان رفته و مدتی را در تبعید گذرانید.او سلطنت پهلوی را مخلوق سیاست انگلستان می دانست.
وی بعد از سقوط رضاشاه، از تبعید به عرصهٔ سیاست بازگشت. در سال ۱۳۲۸ با چندین حزب وارد اتحاد شد و با همکاری افرادی مانند حسین فاطمی به تأسیس جبههٔ ملی ایران اقدام کرد. جبههٔ ملی و در رأس آنها مصدق، به پیشنهاد فاطمی برای شروع استعمارستیزی در ایران، ملی شدن صنعت نفت را مطرح کردند.
مصدق در سال ۱۳۳۰ به نخست وزیری رسید و در اولین قدم، نفت ایران را ملی کرد. به همین دلیل طرح سقوط دولت او توسط انگلستان (که تا قبل از ملی شدن نفت، صاحب عمدهٔ نفت ایران بود) ریخته شد و سرانجام در کودتای ۲۸ مرداد که توسط سازمان سیا انجام شد، دولت مصدق به صورت غیرقانونی و در حالی که محمدرضا پهلوی شدیداً با مصدق مخالفت میکرد و خواستار سقوط دولت مصدق بود، ساقط شد.
یکی دیگر از دلایل سقوط دولت او، مخالفتهای ابوالقاسم کاشانی با مصدق بود. کاشانی در حالی که قبلاً از مصدق حمایت میکرد، به همراه جمع کثیری از روحانیون به مخالفت با مصدق برخاست.
بعد از آن دکتر محمد مصدق در دادگاه نظامی محاکمه شد و علیرغم دفاعیهٔ مستندی که از خود ارایه داد، به سه سال حبس انفرادی محکوم شد. پس از تحمل سه سال زندان، مصدق به دستورمحمدرضا پهلوی به قلعهٔ احمدآباد تبعید شد و تا پایان عمر خود، در آن جا تحت نظارت قرار داشت و به گفتهٔ خودش، هر روز آرزوی مرگ میکرد.
دکتر محمد مصدق سرانجام در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ بر اثر بیماری سرطان در ۸۷ سالگی در بیمارستان نجمیهٔ تهران تحت نظر مأموران ساواک درگذشت و به دلیل مخالفت شاه با دفن او مطابق با وصیتنامه اش در کنار کشته شدگان قیام سی تیر، در احمدآباد به خاک سپرده شد. او از طرفداران انقلاب مشروطهٔ ایران بود و معتقد بود که شاه فقط باید نمادی برای وحدت باشد. مصدق در دوران نخست وزیری کوشید تا قدرت شاه را محدود به چارچوب مشخص شدهٔ آن در قانون اساسی مشروطه کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.