شاپور اول، پسر اردشیر یکم و بانو میرود بود. او در جنگهای پدرش علیه پارتیها شرکت کرد. اردشیر او را آرامترین، باهوشترین، شجاعترین و تواناترین فرزندش تشخیص داد و اردشیر، شاپور را در مجمع نجیبزادگان، کاندید جانشینیاش کرد. او در کتیبه اعطای نشان در نقش رستم و فیروزآباد اردشیر یکم به عنوان وارث نمایان است.
بلعمی میگوید «اردشیر تاج را با دستهای خودش بر سر شاپور گذاشت» و مسعودی این را تأیید میکند، اردشیر بعد از آن کنارهگیری کرد تا به پرستش خدا بپردازد و یک سال یا بیشتر زندگی کرد.
بنا به نسخههای خطی مانوی کلن، هنگامی که مانی ۲۴ ساله بود، یعنی در سال ۲۴۰ میلادی، یعنی زمانی که اردشیر شهر هترا را مطیع کرد و شاه شاپور، پسرش، دیهیم (نیم تاج) سلطنتی بزرگ را بر سرش گذاشت، دورهای از پادشاهی مشترک بین اردشیر و شاهپور وجود داشته است. امپراتور گوردیانوس سوم نامهای از آنتیوخ در سوریه به مجلس سنا فرستاد که او خطر «شاههای ایران» را از شهر برطرف کرد؛ که این به معنی آن است که در سال ۲۴۲ پ. م ایران دارای ۲ شاه بوده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.